به نام او، و به یاد حبیباش، و به محبّت ولیاش.
تولد فرزندم، مبارک.
گفته شده که اگر والدین به قدر لازم کمالگرا و پرفکشنیست باشند، زمان تصمیم خیلی «جدی» برای فرزند آوری شان میتوانند طولانی نیز بشود، مثلاً شاید برای مالک بن انس هم این گونه بوده که بارداری مادرش دو-سه سال ای به طول انجامیده.
القصه این بلاگ-سایت قرار بود سپتامبر ۲۰۱۴ زاده شود، شروعی با سفرنامه ی آنتورپ و یادداشت هایی حول کنفرانس Sharp 2014.
القصه که «افتاد مشکلها»، و به مناسبت مدام قصد سزارین ( میفرمایند، «رستمینه») میشد و حتی وعده ها و وعید هایی هم رد و بدل شد، که باز نشد. مادر نمونه، با دو سال چهار ماه حمل.
امیدوارم به هر تقدیر فرزند حاصله زنده و سالم باشد.
ناگفته نماند سه دامنه در این میان عوض شد، و دو سال و اندی هزینه ی میزبانی هم پرداخت شد، که البته سلامت حاملگی هزینه های خاص خود را میطلبد، آن هم چنین حاملگی های درازناک ای.
امیدوارم در اینجا ایمانیات و الحادیات تأمل برانگیز ای [نیز] ببینید. از همین روی (و دلایل و حکمت های اخری) نویسنده ی این واژگان و این مجموعه را به
«مانوعل» بشناسید، قطعاً با عرض ارادت به «قدیس مانوئل نیکوکار شهید» از قدوة الفلاسفة و المتألهین، شیخنا الکبیر، میگل د اونامونو.
عنوان داغدل هم از شقایق و داغِ دل او گرفته شده. خلاصتاً این که گردش زمانه به نحوی رقم خورد که «عشق بر دل ماند و یار از دست رفت» ، و البته که دیدار ما به این جهان نیفتاد، و وعده کرد که زمان مرگ وفا کند، لذا داغ بر دل ما نهاده، الی یوم الوقت غیر المعلوم.
نه اینکه فکر کنی مرهم احتیاج نداشت
که زخم های دل خون من علاج نداشتتو سبز ماندی و من برگ برگ خشکیدم
«که آنچه داشت شقایق به سینه، کاج نداشت»
شاید لازم باشد که یادآور شوم که ممکن است برخی مطالب را توهین آمیز، تند، خارج از ادب و نزاکت اجتماعی بدانید و بیابید. البته عجیب نباید باشد که در مقابل چرندیات و خزعبلات چندان حلم و لینت رسولانه ندارم، و سعی میکنم اهل مراعات و تعارفات روزمره نباشم، لذا از بیان خرابگویی و پوچبافی ابایی ندارم، عذر خواه ام.
اما تلاش اکید خواهد شد که واژگان و مفاهیم رکیک به هیچ شکل بدینجا ورود پیدا نکند (از جمله در کامنت ها) ولی شاید مطالب موجود برای تمامی سنین مناسبت نداشته باشد.
القصه که این مجموعه نگاشته ها در روز میلاد حضرت عیسای ناصری (به روایت مشهور مسیحی) نخستین نفس های کودکانه اش را در این جهان میکشد، و حسن مطلع این مقارنه را بازنشر «مسیح من، مسیح تو» از فاطمه شهیدی قرار میدهیم.