الآن با هر کس بخوام طرح کنم باید چند ساعت افشا کنم پوشیدههام رو. اونهایی هم که در جریان زمینهها هستند حتی به کار شنیدن هم نمیآن، که عتاب میکنند.
بیشتر بخوانید »Tweetoid @ July 04, 2017 at 12:10AM
فلاکت اینجاست که نه میشه به کسی گفت، نه میشه کاریش کرد، نه دکمهی بازگشت داره. آخه چرا این کار رو کردی؟ چرا این جوری اون کار رو کردی؟ و از همهی اینها مهمتر، چرا من اینقدر بدبخت ام؟
بیشتر بخوانید »Tweetoid @ July 04, 2017 at 12:08AM
حضور کمرنگ و حتی اندکش چهقدر در زندگی من تأثیرگذار بود، همین اطمینان قلبی نامحسوس به بودنش. و همون حرکتش چه قدر آزاردهنده بود، و هنوز بعد یه هفته هست.
بیشتر بخوانید »Tweetoid @ July 04, 2017 at 12:06AM
گفته بودی درد دل کن گاه با همصحبتای؛ کو رفیق رازدار ای؟ کو دل پرطاقتای؟
بیشتر بخوانید »Tweetoid @ July 04, 2017 at 12:05AM
تقریباً مطمئنام هرگز هیچکس اینها رو نخواهد خواند. در دوری از توییتر به اینجا به پناه آمده ایم.
بیشتر بخوانید »Tweetoid @ July 04, 2017 at 12:04AM
چهقدر بده که آدم برای این ایامش ذخیرهای نداشته باشه؛ وقتی که همصحبتی با محرمترینها نه تنها تسلیبخش نیست بلکه دردافزاست. یا از تو بریده.
بیشتر بخوانید »روایت اصبغ | سوگوارهی مختصر حضرت پدر.
پیشدرآمد | امشب طبیب هم به علی گریه میکند. هنگامی که أثیر بن عمرو سکونی کوفی—که طبیب صاحبکرسیای بود و زخمها را معالجت میکرد—به شکافتگی سر امیرالمؤمنین نگاه کرد، ریهی گوسفندی طلبید؛ رگی از میانهی آن خارج کرد و در زخم بگذاشت و در آن بدمید. پس رگ را درآورد …
بیشتر بخوانید »5 June, 2017 13:54
از عجیبترین جاهایی که دیدهام ارجاع به قرآن داده بشه، و از عجیبترین نقلقولهایی که در یک سایت مرتبط با موسیقی دیدهام.
بیشتر بخوانید »Tweetoid @ June 05, 2017 at 11:10AM
ولی حالا این همه تو زندگی بقیه فضولی میکنید کی میرسید خودتون زندگی کنید؟
بیشتر بخوانید »Tweetoid @ June 05, 2017 at 11:09AM
ولی حالا این همه شوآف میکنید کی میرسید زندگی کنید؟
بیشتر بخوانید »